از درد لبریزم - امیر وحیدی

ساخت وبلاگ

 

از درد لبریزم

شاعر : امیر وحیدی

وقتی کنارم نیستی از درد لبریزم
باید که از این زخم ها قدری بپرهیزم

من سال ها در گُور خود بی شعر خوابیدم
شاید که با یک بوسه ات از جای برخیزم

گاهی تو را می آورم از روزهای دور
قدری غزل می خوانی و هی اشک می ریزم

گم گشته ای در لایِ تقویم غزل هایم
ای کاش می شد تا تو را بر گردن آویزم

چون گِردبادی زخم خورده، گیج و سرگردان
رَد می شوم از روزهایت... مثلِ پاییزم

خوابم نمی آید در این شب های تنهایی
با دست های بسته ام، هر شب گلاویزم

بیهوده می گردی به دنبالم... گریزانم
حالم بد است این روزها، از درد لبریزم

وبلاگ اشعار کامل شاعران...
ما را در سایت وبلاگ اشعار کامل شاعران دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : moraffaho بازدید : 168 تاريخ : جمعه 26 شهريور 1395 ساعت: 0:28